همه چیزم را پیشکشت میکنم تا ثروتمند شوم
اگر توی دلم هیچ مهربانی نداشته باشم که خرجش کنم،
اگر صبح که بیدار میشوم توی بساطم یک لبخند نداشته باشم که بهش پیشکش کنم،
اگر وقتهایی که دمق و بی حوصله است آنقدر رئوف نباشم که صبوری کنم،
اگر دوست داشتنی را که خدا هر روز دارد توی وجودم شعله ورتر میکند، ببرم و توی هزار انبار تاریک دلم قایمش کنم و پایش نریزم
آن وقت می شوم فقیرترین و مفلس ترین آدم روی کره ی خاکی...
به بهانه "زنگ انشا" از فقر نوشتم...
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۲/۱۰/۱۵ ساعت 23:35 توسط محبوبه
|